سفرههای خالی و سیاستهای ناکارآمد؛ آزمون بزرگ دولت در میدان اقتصاد

معیشت مردم در آتش بیتوجهی دولت؛ آیا زمان انقلاب اقتصادی فرا رسیده است؟
در حالی که مردم در تنگنای اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند، دولت به خواب غفلت فرو رفته و وعدههای توخالی را به جای اقدامات مؤثر ارائه میدهد. آیا این بیتوجهی میتواند جرقهای برای بروز یک انقلاب اقتصادی در کشور باشد؟ نارضایتی عمومی به اوج خود رسیده و مردم دیگر قادر به تحمل شرایط غیرقابل قبول فعلی نیستند. آیا زمان آن رسیده که صدای اعتراضات به گوش مسئولان برسد و تغییرات اساسی در سیاستهای اقتصادی کشور رقم بخورد؟
به گزارش اقنصادگران ،در سالهای اخیر، معیشت مردم به یکی از بحرانیترین و چالشبرانگیزترین مسائل کشور تبدیل شده است. افزایش سرسامآور قیمتها، بیکاری فراگیر و نوسانات شدید اقتصادی، زندگی روزمره شهروندان را به چالش کشیده و آنها را در وضعیت ناگواری قرار داده است. این وضعیت نه تنها به بروز مشکلات اقتصادی منجر شده بلکه نارضایتی اجتماعی و سیاسی را نیز به همراه داشته است.

مشکلات جدی معیشتی:
مردم در حال حاضر با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند. قیمت کالاهای اساسی مانند نان، برنج و روغن به طرز غیرقابل تصوری افزایش یافته و این موضوع فشار مضاعفی بر خانوادههای کمدرآمد وارد کرده است. طبق آمارها، بیش از ۶۰ درصد مردم در تأمین نیازهای اولیه خود با مشکل مواجه هستند. این افزایش قیمتها نه تنها بر قدرت خرید مردم تأثیر گذاشته، بلکه باعث بروز بحرانهای روحی و روانی نیز شده است.
علاوه بر این، نرخ بیکاری در کشور به بالاترین سطح خود رسیده و جوانان به ویژه در جستجوی شغل با موانع جدی مواجهاند. این وضعیت نه تنها به کاهش درآمدها منجر شده بلکه امید به آینده را نیز از بین برده است. جوانانی که روز به روز بیشتر ناامید میشوند، در جستجوی فرصتهای شغلی و زندگی بهتر دست به مهاجرت میزنند و این مسأله زنگ خطری برای آینده کشور است.

بیعملی دولت:
در این میان، دولت به نظر میرسد که در خواب غفلت به سر میبرد. اقداماتی که برای بهبود وضعیت اقتصادی انجام شده، اغلب سطحی و ناکافی بوده و نتوانستهاند به مشکلات اساسی مردم پاسخ دهند. نبود برنامهریزی دقیق و شفافیت در تصمیمگیریهای اقتصادی، باعث بیاعتمادی عمومی به نهادهای دولتی شده است.
دولت به جای تمرکز بر مشکلات معیشتی مردم، به سیاستهای مقطعی و ناپایدار روی آورده که نه تنها کمکی به حل مشکلات نمیکند، بلکه به تشدید بحرانها نیز میانجامد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اگر دولت به سرعت اقدام نکند، تبعات اجتماعی و اقتصادی این بحران میتواند به وخامت بیشتری بینجامد.

چالشهای اجتماعی و سیاسی:
این عدم توجه به معیشت مردم، به بروز نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی منجر شده است. تظاهرات و اعتراضات مردمی در برابر نهادهای دولتی نشاندهنده عمق نارضایتیها و خشم عمومی است. مردم دیگر نمیتوانند وعدههای توخالی را تحمل کنند و انتظار دارند که دولتمردان به جای شعارهای بیاساس، اقدامات عملی و مؤثری برای بهبود شرایط زندگی آنها انجام دهند.
در نهایت، معیشت مردم نیازمند توجه و اقدام جدی است. اگر دولت همچنان به سیاستهای ناکارآمد ادامه دهد، آیندهای تاریک در انتظار جامعه خواهد بود. مردم انتظار دارند که دولتمردان به جای وعدههای توخالی، اقدامات عملی و مؤثری برای بهبود شرایط زندگی آنها انجام دهند. در غیر این صورت، نارضایتی عمومی به بحرانهای جدیتری منجر خواهد شد و این بار، ممکن است صدای اعتراضات به گوش نهادهای بینالمللی نیز برسد.
هادی گرجی : کارشناس رسانه



